درست وقتی که امیدهایم ته کشیده بودن یه شانس بهم رو کرد!
دو قدم مانده تا جهنم اولین رمان من در ژانر علمی-تخیلی (با موضوع آخر زمانی) بعد از بینهایت نوشتن و خط خوردن، تابستان ۱۳۹۹ از انتشارات نسل روشن منتشر و آماده شد تا از دید مخاطب خوانده شود.
معمولا اولین کارها بهترین آدم نیستند ولی هر لحظهای که بیشتر مینویسم و پیش میروم بیشتر به این نتیجه میرسم که هیچ کاری واقعا کامل و بینقص از آب در نمیاد. با این حال ورق زدن و لمس کردن کتابی که تا مدتها با شخصیتهای داستانش زندگی کردم؛ شور و شوق دیگهای داشت.
راستی، برای خرید کتاب میتونید به سایت و یا پیج انتشارات نسل روشن مراجعه کنید.
و اگر از طرفداران کتابهای الکترونیکی هستید، میتونید کتاب را از سایت و یا اپلیکیشن کتابراه خریداری کنید.
لینک خرید از کتابراه:
https://www.ketabrah.ir/کتاب-دو-قدم-مانده-تا-جهنم/book/49281
بخش کوتاهی از متن کتاب:
خاطرهای دردناک و شوم که اجازهی به خاطر آوردن آن را نداشت. دستهای دستکشپوش خود را از جیب کتش درآورد و به ساعت نگاه کرد، آهی کشید و سوار موتور شد. دستانش را روی دستههای موتور گذاشت و گاز داد. گاهی اوقات نابودی یک گونهی خاص، یک زندگی، یک تمدن فقط با یک اتفاق ناخواستهی کوچک آغاز میشود و در کمتر از بیست و چهار ساعت همه چیز را از بین میبرد. این اتفاقیست که سی سال پیش تمدن شهری و شهرنشینی دنیا را از بین برد. حالا آینده تبدیل به گذشتهای دور شده است و بازماندهها در مناطقی به شدت محافظت شده و در ترس و هرج ومرج زندگی میکنند.