بوده روزهایی که حوصله هیچ کاری نداشتیم یا کارهایمان رو به دلایل منطقی و غیرمنطقی پشتگوش انداختیم. شاید هم از این فرایند کلافه و خسته شده باشید و یک روز که از این وضع به ستوه آمدید، با خود عهد ببندید که از این پس دیگر هیچ اهمالکاری نخواهید کرد. تمام کارهایتان را هرطور شده انجام میدهید و پشتگوش نمیاندازید. خب بگذارید خیالتان را راحت کنم. چنین اتفاقی نخواهد افتاد!
اهمالکاری بخشی از زندگی و یک فرایند طبیعی است. البته درجهبندی هم دارد. پس اگر کل زندگیتان به اهمالکاری سپری شده، باید آن را اصلاح کنید. اما روزهایی وجود دارد که نهتنها حس و حال انجام کاری نداریم؛ بلکه واقعا سطح انرژیمان پایین است.
در اینچنین لحظاتی از زندگی، هرچقدر هم به خود تشر بزنید که اهمالکاری و تنبلی مرا به جایی در زندگی نمیرساند، باد هوا خواهد بود. در این مواقع بیاید به اهمالکاری به چشم یک فرصت نگاه کنیم. فرصتی برای تجدید نیرو کردن، فرصتی برای کشف دوبارهی خوشحالیهای کوچک در زندگیمان.
اگر هم آنقدر احساس درمانده بودن کردید که چیزی در آن لحظه خوشحالتان نکرد، به دیوار خالی زل بزنید! شاید فکر کنید که دارید وقتتان را هدر میدهید؛ اما واقعا اینطور نیست. در واقع دارید ذهن خود را آزاد میگذارید تا هر فکر و ایدهای در سرتان به پرواز درآید. اغلب در چنین لحظاتی است که یک ایدهی جدید روی خوش به شما نشان میدهد. پس اگر در بعضی روزها دچار اهمالکاری شدید، بهجای سرزنش کردن خودتان، از این فرصت استفاده کنید.