در مورد چیزی بنویس که نمی‌دانی!

در مورد چیزی بنویس که نمی‌دانی!

به کرات این جمله را به عنوان نصیحت به یک نویسنده شنیدم: «در مورد چیزی بنویس که می‌دانی!»

شاید خیلی‌ از نویسنده‌ها با این ایده موافق باشند و همین راه امن را در پیش بگیرند؛ اما من نظری متفاوت دارم.

از دلایلی که به نویسندگی علاقه داشته و دارم؛ جدا از قدرت تخیل بیش از حدم، این است که می‌خواهم بیش از یک بار زندگی کنم. پس اگر در مورد چیزی بنویسم که می‌دانم، یک زندگی کسل‌کننده را بارها و بارها تجربه خواهم کرد.

«بین مرگ و زندگی یه کتابخونه­ست. توی اون کتابخونه هم قفسه­های کتاب تا ابد ادامه دارن. هر کتاب شانس امتحان کردن یکی از زندگی‌هایی رو بهت میده که می تونستی تجربه­شون کنی. تا ببینی اگه انتخاب دیگه­ای کرده بودی، چی می‌شد… اگه این شانس رو داشتی که حسرت‌هات رو از بین ببری، کاری متفاوت از اونچه کرده‌­ای انجام می‌دادی؟»

کتابخانه نیمه شب – مت هیگ

از کتابی به کتاب دیگر هم هر کدام دنیایی متفاوت و جدید است که فرصت زندگی کردن را به ما می‌دهد. زندگی‌ای کاملا متفاوت. چه مخاطب کتابی باشی چه نویسنده­‌ی آن، هر کتابی ما را به دنیایی تازه می‌برد و از هر کدام این دنیاها رازی از زندگی را یاد می‌گیریم؛ حتی از آن شخصیتی که یک‌تنه عده‌­ای را با اره برقی از وسط نصف می‌کند!

نکته‌ای که تقریبا تمامی افراد بزرگ به آن رسیدند و مدام به دیگران هم تذکر می‌دهند: «از منطقه امن خود بیرون بیا.» این جمله بی‌ربط با «در مورد چیزی بنویس که میدانی» نیست. برای نوشتن یا حتی خواندن یک متن متفاوت، لازم است عزم خود را جزم کرده و شجاعت به خرج دهیم و به اصطلاح از این منطقه امن خود خارج شویم تا بتوانیم شگفتی‌های خارج از محدوده‌­ی خود را ببینیم و درک کنیم.

نه اینکه این نکته‌ی مهم را همه‌روزه سرلوحه زندگی خودم کرده باشم، نه. اما در خصوص نوشتن همین راه را در پیش گرفتم. چراکه لذت نوشتن در کشفیات جدید و خلق زندگی و ماجراهای تازه است. شاید هم به همین دلیل به ژانر علمی – تخیلی علاقه ویژه‌ای دارم. خلق زندگی در آینده بسیار دور، در یک اتوپیا یا یک بازه پسا آخر زمانی، ریشه‌های خلاقیت را قلقلک می‌دهد. برای همین در مورد چیزی می‌نویسم که نمی‌دانم!

نوشتن در مورد چیزی که نمی‌دانی اصلا آسان نیست! گاهی هیچ اطلاعات به‌دردبخوری در آن زمینه وجود ندارد و بدترین اتفاقی که ممکن است رخ دهد، این است که در نهایت همچون یک احمق جلوه کنم چون اطلاعات موثقی در نوشته‌هایم موجود نیست یا اینکه چند سوتی آبرو بر در لابه‌لای سطرهای کتاب پیدا شود. این خودش یک ریسک است که آن را به جان می‌خرم. نمی‌خواهم با نوشتن در مورد آنچه که می‌دانم، توانایی ذهنی و خلاقیتم را محدود کنم و خودم را از تجربه‌ی زندگی‌های متفاوت محروم کنم!

زندگی را ببخش!

1402/05/11

غریبه‌ های نزدیک

1402/05/11

2 نظر در در مورد چیزی بنویس که نمی‌دانی!

  1. خیلی لذت بردم متفاوت و شیک 👌🏻👌🏻

    پاسخ

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *